{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
خوشبختی یعنی حرفی که توی دلته و نمی تونی بهش بگی رو خودش بفهمه و جوابتو بده تو این لحظه ست که می فهمی چقد به دلت نزدیکه
هنوزم به فکرم هستی یا که نه چشم به راه من نشستی یا که نه تو دوسم داری عزیزم مگه نه نمی خواهی اشکی بریزم مگه نه نگو نه نگو نه
دوستت دارم کم به زبان تو می آید... اما دوست داشتنت کم نمی شود... با هر نگاهت میشود این را دید... با هر لبخندت میشود حسش کرد. دوستت دارم
بعضی وقتا ی دوستت دارمایی هست ک ادمو وادار میکنه بمونه که نره ازپیشت.... دلم برات تنگ شده جونم میخوام ببینمت نمیتونم بین مادیوارای سنگی فاصله یک عمره میدونم
به سلامتی عشق های یک طرفه ای که میدونن نمیشه اما دست از تلاش بر نمیدارند
ببخش که هر شب بی اجازه توی چشمات واسه مرغ عشم قفس می کشم
مهــربــان مــن ... هــر روز بـه خـورشیـد مـی سپـارمـت تـا مبـادا بـه سـایـه غـم گرفتـار شـوی ...
یا که به راه آرم این صید دل رمیده را یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را
این که بدونی یکی هست که بهت اعتماد داره اون قدری که حتی جونشو هم میذاره پای اعتماد به تو یکی از بزرگترین لذتایی که دانشمندا هنوز هیچ جایگزینی براش پیدا نکردن
زيباترين جمله كه برام رو ينه نوشتي اين بود: عاشق كه نمي ترسه عشقم ديوانه وار عاشقتم
روز پنجشنبه دوباره،وعده ی دیدن یاره... روی سنگ سردی از غم،میریزه اشکای خستم تا که قاصدک دوباره خبری ازت بیاره... با یه دسته گل ارزون،پیشتم من زیر بارون...
دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی مثل یک سال گذشته به تــو مشغولم مـــن...!
تعهد داشتن قشنگه, حتی تعلق داشتن.. اینکه بدونی مال کسی هستی سهم کسی هستی و انوم مال توئه, حق توئه... مهم نیست این تعهد امضا بشه تو یه کاغذ پاره... اصلش سند خوردن توی قلبامونه...
یادت در دمکراسی ذهنم سلطنت میکند...
گفتند:گرسنگى نكشيدى كه عاشقى از يادت بره! روزه گرفتم تا فراموشت كنم اما دعاى افطار و مناجاتم شدى!
از عشق نگو دیگر وقتی در بوی موهایت مشغولم حرف کهنه ایست دوست دارمها وقتی میان دستانت دوست دارم بمیرم ! از عشق نپرس دیگر وقتی می روی و من سرزده می میرم...
خوشبختی یعنی حرفی که توی دلته و نمی تونی بهش بگی رو خودش بفهمه و جوابتو بده تو این لحظه ست که می فهمی چقد به دلت نزدیکه
هنوزم به فکرم هستی یا که نه چشم به راه من نشستی یا که نه تو دوسم داری عزیزم مگه نه نمی خواهی اشکی بریزم مگه نه نگو نه نگو نه
دوستت دارم کم به زبان تو می آید... اما دوست داشتنت کم نمی شود... با هر نگاهت میشود این را دید... با هر لبخندت میشود حسش کرد. دوستت دارم
بعضی وقتا ی دوستت دارمایی هست ک ادمو وادار میکنه بمونه که نره ازپیشت.... دلم برات تنگ شده جونم میخوام ببینمت نمیتونم بین مادیوارای سنگی فاصله یک عمره میدونم
به سلامتی عشق های یک طرفه ای که میدونن نمیشه اما دست از تلاش بر نمیدارند
ببخش که هر شب بی اجازه توی چشمات واسه مرغ عشم قفس می کشم
مهــربــان مــن ... هــر روز بـه خـورشیـد مـی سپـارمـت تـا مبـادا بـه سـایـه غـم گرفتـار شـوی ...
یا که به راه آرم این صید دل رمیده را یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را
این که بدونی یکی هست که بهت اعتماد داره اون قدری که حتی جونشو هم میذاره پای اعتماد به تو یکی از بزرگترین لذتایی که دانشمندا هنوز هیچ جایگزینی براش پیدا نکردن
زيباترين جمله كه برام رو ينه نوشتي اين بود: عاشق كه نمي ترسه عشقم ديوانه وار عاشقتم
روز پنجشنبه دوباره،وعده ی دیدن یاره... روی سنگ سردی از غم،میریزه اشکای خستم تا که قاصدک دوباره خبری ازت بیاره... با یه دسته گل ارزون،پیشتم من زیر بارون...
دیگران در تب و تاب شب عیدند ولی مثل یک سال گذشته به تــو مشغولم مـــن...!
تعهد داشتن قشنگه, حتی تعلق داشتن.. اینکه بدونی مال کسی هستی سهم کسی هستی و انوم مال توئه, حق توئه... مهم نیست این تعهد امضا بشه تو یه کاغذ پاره... اصلش سند خوردن توی قلبامونه...
یادت در دمکراسی ذهنم سلطنت میکند...
گفتند:گرسنگى نكشيدى كه عاشقى از يادت بره! روزه گرفتم تا فراموشت كنم اما دعاى افطار و مناجاتم شدى!
از عشق نگو دیگر وقتی در بوی موهایت مشغولم حرف کهنه ایست دوست دارمها وقتی میان دستانت دوست دارم بمیرم ! از عشق نپرس دیگر وقتی می روی و من سرزده می میرم...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}